درخت پیر

دل نوشته های من

درخت پیر

دل نوشته های من

بازگشت ریشه ها

افکار بر هم همچونه پنبه های خام میریسیم. دقت شود که مینویسیم نه اینکه میلیسیم. 

برنامه کنونی یعنی فقط کار. کار یعنی شب جمعه هم کار کنی تا جمعه کار کمتری بکنیم. و فقط کار نه هیچ چیز دیگری. 

شعار هفته و ماه این است : رفیقااااان زنده اند الله اکبر. الله اکبر. استغفراالله ااااا. لا شریک له لک و الملک. و غیره و از این چیزا. 

زندگی از حالت حلزونی متغیر به حالت ساکن در می آید. خانه کار کار و باز خانه تا کار خانه. خانه به خانه و حتی بدون کار در خانه. تف به روی هرچه بی خانه.... 

بعد از دو روز فشار های متفاوت به نقاط متفاوت تا شناختن تفاوت کامپیوتر و گوشکوبیده. آه... دارد یادم می آید که کامپیوتر چیست!!! عجب ... !!!! 

برنامه نویسی می کنیم با کمی زیاد درد های مغزی... 

اما هنوز تو در مغز من تماما هستی و هستی و باز هم هستی و خواهی ماند و چه ماندی... 

دست من نیست که عاشق شدم... فرار نیست... پریزن برک هم به کار نیست... سیستم لاست تا کمی هیرو و ابری... 

پاک زیستن را می آموزیم... دود کمتر زندگی بهتر... حتی شما سیگار عزیز... 

خلاصه اینکه زندگی کارمندی پیش به سوی پیری... 

دار زدن کمی ترس ناک است... امتحان شد دلچسب نبود... به قول همدونی ها   وی وی وی... 

باز مینویسیم... در پی ساخت و ساز درختپیر.کام هستم... سفت همچین  

تا سلام و سلامی دیگر 

بدرود

آغاز

یاد دارم شبی در محفلی 

زن و مرد بودند همه اهل دلی 

دست خیر مردی از اهل قلم 

گرد هم شد هرچه بود در منزلی 

نقد بود از گفته های یک بلاگ 

دل نوشته های آسمانی در یک نگاه 

...... 

من هم می آیم